کودکان 3، 4 ساله بهشدت به وسایل شخصی خود علاقهمند هستند که این علاقهمندی ناشی از درک محدود آنها نسبت به محیط اطراف و نیز قویبودن حس خودمحوری آنهاست. حتی بسیاری از کودکان اسباببازیهای دوستانشان را نیز متعلق به خود میدانند.
با وجود آن که معمولا کودکان در این سن تمایلی به مشارکت ندارند، اما وقتی بزرگترها و بهخصوص مادران، آنها را به زبانی کودکانه تشویق کنند و نمونههای واقعی خوبی نیز به عنوان الگو به آنها ارائه دهند، کودکان میتوانند به افرادی بسیار دست و دلباز تبدیل شوند.
میزان درک کودک در سالهای نخستین زندگی به دنیا نسبت به بزرگسالان بسیار محدود و متفاوت است. nike free 3.0 v5 ext leopard کودک تا حدود 3 تا 4 سالگی از بسیاری رفتارهایی که برای بزرگترها معیار اخلاقی تلقی میشود، درکی ندارد؛ اصلا به دیگران فکر نمیکند و همه چیز را متعلق به خود میداند. کودکان در این سن و سال هر چقدر هم اسباببازی داشته باشند باز هم از دادن آنها به دیگری امتناع میکنند.
سن کودک را در نظر بگیرید
نسبتدادن صفتی چون خست یا دست و دلبازی به کودکان در 4 سال اول زندگی اشتباه است، چرا که در این سالها خصلت اصلی کودکان خودمحوری است. خست، دست و دلبازی یا مشارکتکردن کودک با دوستانش مسالهای اکتسابی و ناشی از تربیت و هدایت والدین و مربیان مهد کودک است.
بچهها بهتدریج یاد میگیرند که میتوانند با همسالانشان مشارکت و همکاری داشته و از مزایای آن بهرهمند شوند. فعالیتهای اجتماعی کودکان در مهد کودک یا از طریق مادر خانواده میتواند بهترین الگو برای رفع حس خودمحوری در آنها باشد. در ابتدا کودکان به خاطر گفتههای والدین و معلمانشان از خود مشارکت نشان میدهند، اما برای این که کودک به طور داوطلبانه از خود مشارکت نشان دهد، لازم است که قادر به درک مسائل باشد، یعنی این که بفهمد همبازیاش به اندازه او در آرزوی چیز خاصی است.
کودکانی که به مهد میروند، سریعتر با مفهوم استفاده مشترک از یک اسباببازی آشنا میشوند، میگوید: اما این مهارت شناختی و عاطفی، فقط در کودکان در سن خاصی توسعه مییابد. با گذشت زمان کودک میآموزد که اگرهر چه دارد با دوستش به اشتراک بگذارد، احتمال این که او هم بتواند از وسایل دوستش استفاده کند، بیشتر میشود.
باید کودک را تشویق کرد تا با همسالان خود مشارکت کند و بخشش و توزیع وسایل بازی را یاد بگیرد. مادر نقش بسیار مهمی در تشویق کودک برای ایجاد حس مشارکت دارد. بهتر است مادر به عنوان اولین شخص از کودک بخواهد که برای چند دقیقه اسباببازیاش را به او بدهد. چون کودک میداند که مادر اسباببازیاش را نمیقاپد و برای گرفتن آن گریه و زاری هم نمیکند، پس به راحتی میپذیرد.
اجبارکردن، اشتباهی بزرگ
روانشناسان معتقدند که کودک را نباید مجبور کرد در همه چیز با دیگران شریک شود، همچنین قبل از این که دوستش بیاید، بگذارید خودش تصمیم بگیرد با کدامیک از اسباببازیهایش بازی کند.
هر چیزی که جنبه اجبار داشته باشد و درباره آن قبلا توضیح داده نشده باشد، برای کودک قابل درک نیست. پسگرفتن یک اسباببازی به زور توسط مادر و دادن آن به کودک دیگر نهتنها خشم کودک را نسبت به مادر برمیانگیزد، بلکه منجر به افزایش دلخوری کودک از دوستش نیز میشود. کودکان نباید مجبور شوند که تمام اسباببازیهایشان را به صورت اشتراکی با دیگران استفاده کنند.