هدف از تأکید بر دوره خردسالی، کمک به تحقق هدف “جهان شایسته کودکان” است.
دستیابی به اهدافی مانند کاهش مرگ و میر کودکان، بهبود شرایط بهداشتی و سلامتی مادران، تشویق برابری جنسی و افزایش توانمندی زنان، گسترش آموزش همگانی، مبارزه با بیماریهای همهگیر از جمله ایدز و مالاریا، و بالاخره توسعه و بهینه سازی سیاستها و برنامههای ملی پشتیبانی از خردسالان در سطح کشورها.
چنین رویکردی بر این پایه بنا شده که دوره خردسالی حیاتیترین مرحلهی تکامل شخصیت انسان و تاثیرگذارترین دورهی شکلگیری درک صحیح از مسایل مربوط به سلامتی، رفتار اجتماعی، و آموزش است.
بقا، رشد و تکامل شخصیت در اولین سالهای کودکی فرآیندهایی مرتبط و به شدت به هم پیوستهاند که بر یکدیگر اثر متقابل دارند.
به همین ترتیب مسایل مربوط به سلامتی، تغذیه، آب سالم، بهداشت عمومی، بهداشت روانی، آموزش، مراقبت از کودکان و پشتیبانی از حقوق زنان کاملاََ به هم پیوستهاند، و تلاش برای بهبود هر کدام از آنها دربهبود وضعیت سایر مسایل اثر متقابل خواهد داشت.
تأکید و تمرکز بر دوره خردسالی موجب میشود که کودک و خانواده در مرکز توجه قرار گیرند. در این رویکرد بهجای تمرکز بر یک مشکل خاص، به مجموعه نیازهای کودک و خانوادهاش توجه میشود. تأمین مجموعه نیازهای به هم پیوسته کودک در ارتباط با بقا، رشد و تکامل شخصیت نیزنیازمند وجود هماهنگی درسیاستها و برنامهها است. شخصیت عاطفی و اجتماعی کودک خردسال و توانایی یادگیری از بدو تولد و در محیط خانواده شکل میگیرد
شواهد علمی ثابت میکند بقاء، رشدونمو و بالندگی کودک خردسال به حمایتهای همه جانبه و پیوسته و مرتب والدین و کل اعضای خانواده نیاز دارد علاوه بر این دولت ها نیز باید حفظ سلامت همه جانبه و حقوق کودکان رابعنوان حق اساسی آنان مورد توجه و حمایت کامل قرار دهند
حقوقی که بصورت ذاتی با شأن انسانیشان مرتبط است.
حقوق کودکان چیست ؟
به رسمیت شناخته شدن حقوق کودکان و صاحب حق بودن آنان که در پیمان حقوق آمده است اگر دولت متعهد به اجرای آن شوند موجب پدید آمدن محیط زندگیای میشود که در آن باید زندگی و رشد در محیط خانواده، محافظت در مقابل تبعیض ،غفلت ، بی توجهی،سوءاستفاده و بهره کشی، بهره مندی از نام خانوادگی و ملیت مشخص، مورد توجه قرار گیرد و بهره مندی از بالاترین استاداردهای بهداشتی در آن رعایت شود
احترام به حقوق کودکان و رعایت هر کاری که به تقویت حق آنان شود،علاوه بر دولت وظیفهیی همگانی نیز هست .
بدین ترتیب اقدامات لازم جهت رعایت و اجرای حقوق کودکان، شامل تصویب قوانین ضد تبعیض تا احداث فضای بازی برای آنان، از تأمین امکانات بهداشتی مناسب تا دسترسی به تغذیه سالم و کافی، و یا هر اقدام ضروری دیگر که باید توسط دولتها، جامعه و خانواده به عمل آید.
می شود . بعضی از کشور ها کشورهای عضو پیمان حقوق کودک هستند و این پیمان دارای بیشترین تعداد اعضاء در میان پیمانهای بین المللی است،
پیمان جهانی حقوق کودک یک پیمان جهانی بین المللی است که برای دفاع و حمایت ازحقوق کودکان تهیه شده است.این پیمان پس ازده سال گفت وگوبین کشورهای عضو سازمان ملل درسال ۱۹۸۹میلادی تدوین گردیدودرسال۱۹۹۰به مرحله اجرادرامد .درحال حاضراز۱۹۳ کشورجهان, ۱۹۱ کشور به این پیمان ملحق شده وخودراملزم به اجرای ان مفاد نموده اند.جمهوری اسلامی ایران درسال۱۳۷۳به صورت مشروط به پیمان حقوق کودک ملحق گردیده است.
پیمان جهانی کودک دارای یک مقدمه و ۵۴ ماده است .دولتها اولین و مهمترین نهادی هستند که مسؤول رعایت و اجرای حقوق کودکاناند.
اگرچه با توجه به رویکرد حقوق بشری، لازم است که این مسؤولیت به سایر نهادهای اجتماعی در سطوح ملی، استانی، شهری و نیز خانواده تعمیم یابد. پذیرفتن و اجرای این پیمان به عنوان چارچوب و راهکار اصلی، نشان دهندهی تعهد هرچه بیشتر جامعهی جهانی به حمایت از کودکان و دفاع از حقوق آنان است.
دراین زمینه نقش سازمانهای مرتبط به مسایل کودکان یادآوری و پیگیری تعهدات دولتها به رعایت و اجرای حقوق کودکان و کمک به آنان برای عمل به تعهدات مذکوراست. –
در رویکرد جامع به بهبود زندگی خردسالان کودک در مرکز و محورقرار دارد و خانواده اولین و اصلیترین مسؤول وضعیت زندگی کودک است. اما از آنجا که خانواده ممکن است توانایی لازم برای پشتیبانی از کودک را نداشته باشد، دولتها براساس رویکرد حمایتی موظفاند با مشارکت سازمانهای غیردولتی نسبت به تدوین خط مشیها و اجرای برنامههای لازم برای پشتیبانی و کمک به خانوادهها و مراقبان کودکان اقدامات ضروری را بهعمل آورند تا با افزایش آگاهی و مهارت آنان و تأمین منابع لازم، شرایط بهینه زندگی برای خردسالان فراهم شود.
اطمینان از دسترسی خانوادهها و مراقبان خردسالان به خدمات و تجهیزات مورد نیاز میبایستی از اولویتهای برنامههای پشتیبانی دولتها باشد. به طور خلاصه اصول پیمان حقوق کودک به شرح زیر باید مورد توجه قرار گیرد.
- پرهیزاز تبعیض ، حقوق کودکان باید در مورد تمام کودکان رعایت گردد، نباید گروهی از کودکان را به هر دلیلی از داشتن این حقوق محروم شوند بنابراین هر نوع حذف، نابرابری و بیعدالتی باید در سیاست گذاریها و برنامه ریزیها مورد توجه باشد.
- کلیه مواد حقوق کودک تحت عنوان “حق” اهمیت مساوی دارند و ضمن وابستگی متقابل به یکدیگر، غیر قابل تفکیک هستند. با اجرای کامل یکی از حقوق مذکور بدون رعایت سایر حقوق میسر نیست.
- پاسخگویی افراد مسؤول، شناسایی کودکان به عنوان دارندگان حق ایجاب میکند که افراد و نهادهایی که مسؤولیت رعایت حقوق مذکور را دارند مشخص شوند و از آنان خواسته شود تا در زمینه مسؤولیتهای خود پاسخگو باشند. چنین افراد و نهادهایی (از جمله خانواده، انجمنها، مقامات محلی، و مقامات کشوری) باید از طریق برنامههای ملی و بینالمللی مورد حمایت و پشتیبانی قرار گیرند تا بتوانند به تعهدات خود عمل نمایند.
- مشارکـت ، تکتک افراد اجتماع حق دارند با مشارکت در تحولات اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و بهرهمندی ازنتایج حاصله، به تحقق حقوق کودکان و نوجوانان در تحولات مذکور بپردازند
- حفظ منافع کودکان، حفاظت از منافع کودکان در کلیه تصمیم گیریها و فعالیتها باید از اولین اولویتها محسوب شود ، رویکرد کودک محور باید تقویت شده و در تمام فعالیتها، چه درسطح مؤسسات عمومی و خصوصی و چه در محیط خانواده، همواره باید مورد تأکید قرار گیرد. به عنوان مثال در موقعیتهای اظطراری و ناگوار، باید محل های خاص “دوستدار کودک” حافظ منافع و سلامت کودکان بوجود آید.
- حق زندگی، و مراقبت همه جانبه ، این ماده بر رشد کودک به عنوان یک پدیده همه جانبه تأکید دارد، سلامت کودک با رشد فیزیکی و معنوی وی ارتباط دارد. هم چنین رفع نیازهای اصلی کودکان و دسترسی آنان به خدمات اجتماعی مسایلی به هم پیوستهاند که باید رعایت شوند .
- احترام به دیدگاههای کودک، به کودکان باید فرصت داده شود تا با توجه به سن و توانائیهایشان، در تصمیم گیریهایی مربوط به زندگیشان مشارکت کنند. این ماده بر اهمیت نظرات کودکان در تأمین حقوقشان تأکید دارد. در این زمینه مشارکت کودکان و خانوادههای فقیر و حاشیه نشین اهمیت خاصی دارد؛ این ماده تأکید میکند که نظرات کلیه کودکان، به خصوص کودکان حاشیه نشین، باید شنیده و به آن ترتیب اثر داده شود.
- شواهد عملی و تجربههای بهدست آمده از رویکرد پیمان حقوق کودک نشان میدهد که در صورتیکه حقوق زنان رعایت نشده و نقض شود، رعایت حقوق کودکان امکان پذیر نیست. بنابراین رویکرد مذکور بر رابطهی مستقیم بین تغذیهی مناسب، سلامتی و شرایط بهینهی زندگی مادران، و در نتیجه رعایت حقوق زنان، و رعایت حقوق کودکان تأکید دارد. به عنوان مثال، اصل حقوق بشری پرهیز از تبعیض جنسی و رعایت حقوق مساوی هر دو جنس در خانواده و جامعه، و نقش روز افزون مردان در مراقبت از کودکان، در بقا، رشد و بالندگی کودکان اهمیت حیاتی دارد.