اتخاذ نقش پدری یک واقعه مهم زندگی است که تمام جنبه های عملکرد مردان – اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد. این انتقال زمان تغییرات، استرس و گاهی بحران است. پدر شدن گاهی ممکن است بر بهداشت روان پدری که درحال سازگاری با این نقش است اثرات منفی داشته باشد. مشکلاتی که در رابطه بین زوجین وجود دارد می تواند بر سازگاری پدر با نقش پدری اثر بگذارد. بخصوص کیفیت رابطه زنانشویی در 10 ماه اولیه دورۀ پدر شدن بیشترین اثر را دارد. تأثیر هیجانی قدرتمند درگیر شدن پدر با فرایند تولد و فرصت تماس اولیه با نوزاد باعث افزایش همراهی پدر با شیرخوار می شود.فعالیت های مراقبتی پدر از شیر خوار در شکل گیری بارز عاطفی پدر – شیرخوار نقش مهمی دارد. تحقیقات نشان داده اند که اتخاذ نقش والد برای تازه پدران مشکل تر از اتخاذ نقش والد برای تازه مادران است. و مردان نسبت به زنان استرس های خاصی دارند که در زن ها کمتر دیده می شود. برخی از این استرس ها عبارتند از:
شبکه حمایتی مردها نسبت به زن ها صعیف تر است، ضمن آنکه باید حمایت از همسرشان را هم فراهم نمایند.
مسئولیت فراهم نمودن امکانات حمایتی برای خانواده جدید، استرس های کاری و اقتصادی دیگری را ایجاد نماید.
بسیاری از مردان الگوهای خوبی از نقش پدر نداشته اند.
مردان جوان نسبت به زنان جوان در مورد حاملگی، تولد نوزاد و والد بودن ایده آل نگران ترند.
مردان نسبت به زنان بدنبال مشکلات هیجانی کمتر از کمک دیگران استفاده می کنند و به جای آن ممکن است به استراتژی های غیر انطباقی مثل بروز رفتارهای پرخطر مصرف مواد بپردازند.
بر این اساس انجام مراقبت های بهداشت روان، استفاده از شبکه حمایتی خانواده، مراجعه به پزشکان در صورت وجود نشانه های افسردگی و مشکلات هیجانی، حل تعارضات زناشویی، درگیر شدن بیشتر پدران در تولد نوزاد و مراقبت از نوزاد برای انطباق و سازگاری بهتر با نقش پدری لازم است
منبع :کتاب اصول و روشهای کاربردی در فرزند پروری
دوران شیرخواری و خردسالی