در شرایط اضطراری بقاء و حیات کودک معمولاً مهمترین مرکز توجه بوده است. ما باید به خاطر داشته باشیم که در همان زمانی که کودک برای بقاء مبارزه میکند برای رشد خویش نیز مبارزه میکند. بنابراین ما باید یک روند همه جانبه و کامل و گسترده را برای رفع نیازهای خردسالان به ویژه در شرایط اضطراری دنبال کنیم. ما بایستی فعالیتهای خود یا در مواقع اضطراری چنان گسترده کنیم که ابزارهایی را فراهم آورد که نیازهای سؤالی کودکان را برآورده ساخته، اضطراب و تشویش را کاهش دهد، محدوده و پیوندهای ایمن، امن را با بزرگترها که مسؤول مراقبت از آنها هستند دهد، خودباوری و اعتماد به نفس را و پیوندهای پرورش داده باعث ایجاد انگیزهی مثبت و به وجود آوردن موقعیتهای مختلف یادگیری شود. بچههایی که در شرایط اضطراری هستند نیازی خاص و ویژه به آزادی و آزاد کردن احساسات خود دارند که این موارد در نهاد بازی وجود دارد.(Landers,1997) بچهها با کمک بازی قادرند تا با پیچیدهترین مشکلات روانی مبارزه کنند. بازی کردن به آنها اجازه میدهد تا بر روی مسایل و مشکلات عاطفی خویش کار کنند و آرامش بازی کردن مانند یک بچه را تجربه کنند. بازی به بچهها کمک میکند تا تجربهی درد، ترس و از دست دادن را کامل و پیادهسازی کنند. معمولاً اتفاقات مختلف در بازیهای بچهها خودش را نشان میدهد. برای مثال این موضوع را در مورد دختر ۴ سالهای که شاهد چاقو خوردن پدرش توسط سربازان، ارتش لبنان بود. میتوان دید. این دختربچه در بازیهایش عمل چاقو زدن به عروسکش را بازی میکرد و آن گاه عروسکش را به بیمارستان میبرد. نقش آفرینی با موضوع بعضی از اتفاقاتی که در شرایط تنشزا به وقوع پیوسته، در میان بچههای خردسالان بسیار متداول است. بازی برای کودکان وسیلهای است تا با کمک آن و با خلق مجدد اتفاقاتی که برای شان افتاده تأثیر آن اتفاق را در زندگیشان مدیریت و کنترل کنند. (Macksaid 1993) و با خلق مجدد اتفاقاتی که برایشان افتاده بچهها با بازی کردن نقشهای متفاوت در یک اتفاق و تغییر نتیجهی آن میتوانند کنترل آن اتفاق را در دست گیرند. بنابراین بازی کردن آزادانه که برای رشد و سلامتی بچهها حیاتی است. حس کنجکاوی و تخیل بچهها را ارضاء میکند و تواناییهای در حال رشد آنها را تقویت میکند. بازیهای کودکان در میان فرهنگهای مختلف موضوعات یکسان دارد. این موضوعات میتوانند غذا خوردن، ارتباط اعضای مختلف خانواده و نقش افراد مختلف باشد. کودکان میکوشند تا از طریق بازی به حقایق دست یابند و هیچ نتیجهی قابل پیش بینی در بازی آنها وجود ندارد. آنها فارغ از خطا کردن هستند. (Landers,1997). هنگام بازی همه چیز تحت نظارت کودک است، اوست که قوانین بازی را تعیین میکند، انتخاب میکند فرصت بروز پیدا میکند کشف میکند، ابداع میکند و امکانات مختلف را میآزماید. بازی فعالیتی است که به طور ذاتی باعث بیان احساسات درونی کودک میشود و این ابزار وجود توسط کودک بر پایهی قدرت تخیل او شکل میگیرد. پس بنابراین بازی به خودی خود یک وسیلهی خود درمانی به شمار میرود. رابطهی وسیع و گسترده بین بازی و یادگیری شناختی به اثبات رسیده است. کودکان دانش فیزیکی، اجتماعی و ریاضی خود را در بازی پرورش و رشد میدهند. Air Jordan 13 (XIII) nike free 4.0 flyknit allegro آنها متوجه میشوند که اشیاء چهگونه کار میکنند، مسأله حل میکنند.

یک پاسخ
سلام مطالب بسیار مفید وآموزنده بود تشکر فراوان