بیش از چهار دهه تحقیق و صدها مطالعه به روشنی بیان می کنند: پدرانی که بیشتر در تربیت کودک مشارکت می کنند، کودکان موفق تری دارند.
تأثیر چشمگیر مشارکت پدر در زندگی اجتماعی کودک، سال های مدرسه و موفقیت های بعدی او در زندگی اکنون بر کسی پوشیده نیست. تأثیر پدران از لحظه تولد کودک شروع می شود. بر اساس پژوهش ها، نوزادانی که پدرانشان بیشتر با آنان تعامل می کنند، احساس ایمنی عاطفی بیشتری می کنند، در موقعیت های جدید اعتماد به نفس دارند و اشتیاقشان به کشف محیط بیشتر از کودکان دیگر است؛ در ضمن، اجتماعی تر نیز هستند.
کودکان نوپایی که از تعامل بالا با پدر بهره مندند، ضریب هوشی بالاتری را نشان می دهند و مسائل را بهتر حل می کنند. آنان برای شروع رفتن به مدرسه آماده تر هستند و می توانند نسبت به کودکان دیگر، راحت تر با استرس دوری از خانه کنار بیایند.
در مدرسه، کودکانی که پدرانشان بیشتر با آنان تعامل داشته اند، پیشرفت تحصیلی بهتر دارند. بر اساس پژوهش ها دختران این پدران، عزت نفس بیشتری دارند و در سنین نوجوانی، کمتر دچار انحرافات جنسی می شوند. پسران دارای چنین پدرانی نیز، خشونت کمتر، تکانشگری کمتر و خود جهت دهی بیشتر را نشان می دهند.
کودکانی که پدرانشان بیشتر با آنان تعامل دارند احتمالا بیشتر موفق به تحصیل در مقاطع بالاتر می شوند؛ در یافتن شغل موفقیت بیشتری کسب می کنند و سطح بالاتری از آرامش روحی را تجربه می کنند. اینها در بزرگسالی احتمالا سطح تحمل و درکشان بالاتر است و زندگی مشترک موفق و طولای مدت را تجربه می کند.
پدران به یاد داشته باشند که داشتن فعالیت روزانه با کودک بسیار مهم است. تحقیقات بیان می کنند که تأثیر فعالیت های مداوم روزانه مانند شام خوردن با هم، تماشای تلویزیون، بازی در حیاط و بازی کامپیوتری در رشد مناسب کودک، می توانند بسیار مهم تر از فعالیت های بزرگی مانند مسافرت باشند که گهگاه و به ندرت انجام می شوند.
پدران توجه داشته باشند که انجام بازی های فیزیکی با کودکان بسیار مهم است. از تعاملات موجود در این بازی ها کودکان یاد می گیرند که چگونه احساسات و رفتارهایشان را تنظیم و کنترل کنند.
لازم است توجه شود که پدر و مادر هیچ یک جای همدیگر را نمی گیرند؛ چرا که اساساً رویکرد این دو در تربیت متفاوت است. بر اساس مطالعات پدران رقابت، استقلال و پیشرفت را در کودکان تشویق می کنند و مادران، عدالت، امنیت و همکاری را. برعکس مادران که همواره نگران امنیت کودک هستند، پدران کودکان را به خطرپذیری تحریک می کنند.