هوش هيجاني زمينه‌ساز شخصيت كودك شما در آينده

مفهوم تازه ایكه مدتي است، روان‌شناسان كودك در حوزه هوش و ذكاوت نوزادان از آن صحبت مي‌كنند، هوش هيجاني (EQ) است. براي تعريف، هوش هيجاني بد نيست آن را با بهره هوشي IQ مقايسه كنيم. بهره هوشي يا IQ به ما مي‌گويد، چه كارهايي را مي‌توانيم انجام دهيم و چه كارهايي را نه. درحالي‌كه هوش هيجاني يا EQ نشان‌دهنده رفتار ما در شرايط مختلف است و معمولا هم نتيجه اميال، عواطف و انديشه‌هاي كاملا شخصي ماست. اگر اين عناصر با هم در يك جهت رشد كرده باشند و درست عمل كنند، ما از نظر هوش هيجاني شرايط متعادلي داريم اما فقط كافي است يكي از اين مولفه‌ها از مسير خارج شود؛ از همين نقطه است كه مشكلات شخصيتي ماهم شروع مي‌شود. به عبارت ديگر هوش هيجاني عبارت است از، شناخت درست احساسات شخصي و استفاده از آن براي تصميم‌گيري درموقعيت‌هاي مناسب‌تر زندگي. EQ يا هوش هيجاني در حقيقت توانايي هدايت هيجانات شخصي در موقعيت‌هاي اجتماعي است و زمان مناسب براي آموزش اين هوش هم دوران كودكي است. كودك بايد به مرور اين هوش را ياد بگيرد و آن را درك كند. در حقيقت هوش هيجاني بر خلاف IQ‌ كاملا قابل يادگيري است و سطح آن در طول زندگي مي‌تواند تغيير كند. يكي از راه‌هاي بالا بردن هوش هيجاني فراهم كردن محيطي شاد و آرام براي كودك است، چون تحقيقات روان‌شناسان كودك ثابت كرده، كودكاني كه دوره نوزادي و خرد‌سالي خود را در خانواده‌هاي آرام و بدون استرس مي‌گذرانند، نسبت به ديگران هوش هيجاني بالاتري دارند. يكي ديگر از راه‌هايي كه به افزايش هوش هيجاني در كودكان كمك مي‌كند، بالا بردن حس مسئوليت‌پذيري در آن‌هاست. پدرو‌مادرها بايد به كودك ياد دهند كه در هر سني خودش بايد مسئوليت رفتارهاي خوب يا بدش را به‌عهده بگيرد.

فیسبوک
تلگرام
توئیتر
لینکداین
واتساپ
ایمیل

نوشته های محبوب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین نوشته ها

نوشته های محبوب

مهدک مراقبت‌های همه جانبه دوران کودکی

مراقبت برای رشد و تکامل کودکان خردسال (Early Childhood Development) فقط به آنچه در درون کودک می‌گذرد نمی‌پردازد. بلکه به آنچه کودک شما برای رشد و نمو خود به آن نیاز دارد توجه دارد. برای اینکه کودک بتواند بگونه‌ای سالم و طبیعی تکامل یافته و یاد بگیرد، تنها کافی نیست که نیاز‌های اولیه و اصلی برای نگهداری، تغذیه و سلامتی او تامین شوند، بلکه لازم است نیازهای او برای تاثیر متقابل، تقلید، عواطف، ایمنی و یادگیری در اثر کشف و جستجو نیز برآورده شود.